معنی جدا کردن‌، کشیده‌ شدن‌، چروک‌ شدن‌ کشیدن‌، دست‌ زدن‌، اذیت‌ کردن‌، اندامهای‌ کسی‌ را کشیدن, معنی جدا کردن‌، کشیده‌ شدن‌، چروک‌ شدن‌ کشیدن‌، دست‌ زدن‌، اذیت‌ کردن‌، اندامهای‌ کسی‌ را کشیدن, معنی [bا lcbj‌، ladbi‌ abj‌، ]cml‌ abj‌ ladbj‌، bsت‌ xbj‌، اvdت‌ lcbj‌، اjbاkiاd‌ lsd‌ cا ladbj, معنی اصطلاح جدا کردن‌، کشیده‌ شدن‌، چروک‌ شدن‌ کشیدن‌، دست‌ زدن‌، اذیت‌ کردن‌، اندامهای‌ کسی‌ را کشیدن, معادل جدا کردن‌، کشیده‌ شدن‌، چروک‌ شدن‌ کشیدن‌، دست‌ زدن‌، اذیت‌ کردن‌، اندامهای‌ کسی‌ را کشیدن, جدا کردن‌، کشیده‌ شدن‌، چروک‌ شدن‌ کشیدن‌، دست‌ زدن‌، اذیت‌ کردن‌، اندامهای‌ کسی‌ را کشیدن چی میشه؟, جدا کردن‌، کشیده‌ شدن‌، چروک‌ شدن‌ کشیدن‌، دست‌ زدن‌، اذیت‌ کردن‌، اندامهای‌ کسی‌ را کشیدن یعنی چی؟, جدا کردن‌، کشیده‌ شدن‌، چروک‌ شدن‌ کشیدن‌، دست‌ زدن‌، اذیت‌ کردن‌، اندامهای‌ کسی‌ را کشیدن synonym, جدا کردن‌، کشیده‌ شدن‌، چروک‌ شدن‌ کشیدن‌، دست‌ زدن‌، اذیت‌ کردن‌، اندامهای‌ کسی‌ را کشیدن definition,